قاب

صدا، نور،حرکت

قاب

صدا، نور،حرکت

تاریخچه سینمای دیجیتال

پیدایش فن آوری ویدیو جهان را تغییر داد و موجب تحقق مفهوم" دهکده جهانی" بر ساخته اندیشمند کانادایی" مارشال مک لوهان" در کتاب معروفش" آیینه های جیبی" شد . ویدیو ،جهان پیرامون ما را به شیوه غیر قابل برگشتی تغییر داده است و مفاهیمی همچون ضبط ویدیو ، پخش ویدیو ، ویدیو آرت ، ویدیو دیجیتال ، ویدیو ماهواره و ویدیو کنفرانس هر روز گسترده تر و ابعاد بیشتری پیدا می کند .

در طی چند سال اخیر، پیشرفت‌های چشمگیری در زمینه هنرهای دیجیتالی به‌ویژه در صنعت سینما برای ضبط، تنظیم و پخش دیجیتال به عنوان جایگزین فیلم‌های نگاتیوی (اغلب35 میلیمتری) صورت گرفته است این توسعه‏ها شامل اسکنرهایی با وضوح بالا برای اسکن نگاتیو، فشرده‌‌سازی‌ها و ذخیره دیجیتالی، شبکه‌هایی با سرعت بالا برای انتقال داده‏ها، پخش‌کننده‌های پیشرفته دیجیتالی، دکورهای دیجیتال و غیره هستند. ترکیب این فناوری های پیشرفته که در کل آن را ”سینمای دیجیتال“ می گویند، به وجود آورنده نمایش های حیرت‌انگیزی در سینما شده است.  برخی سینمای دیجیتال را تنها به استفاده از فناوری‌های دیجیتال در توزیع و پخش فیلم های سینمایی منحصر می‌کنند، اما در واقع مجموعه‌ای از فناوری‌های گوناگون در زنجیره (پیش‌تولید، تولید تا پخش) فیلم‌ها به‌کار می‌رود که همه با هم چرخه دیجیتالی شدن سینما را شکل می‌دهند. زمان پخش فیلم‌های با وضوح بالا که ابتدا با عنوان (2 k) شناخته می‌شدند (با حدود ۲۰۰۰ پیکسل وضوح افقی)، به اوایل 1990 برمی‌گردد؛ اما به دلیل اینکه فناوری انتقال اطلاعات به حد کافی برای انتقال حجم عظیم اطلاعات وجود نداشت، پیشرفت قابل توجهی نکرد. اولین نمایش عمومی فیلم سینمای دیجیتال در سال 1992 بود که فقط در یک سینما به شکل محدودی پخش شد. در سال 1999 برای اولین بار چهار سینما مجهز به تجهیزات سینمای دیجیتال شدند و اولین فیلم دیجیتال را به نمایش گذاشتند. در سال‌های بعد، سینمای دیجیتال در حال توسعه بود تا اینکه در سال2002 سازمان جهانی DCIتأسیس شده و سند کامل خود را در سال 2005 ارائه کرد. به دنبال آن سند انجمن مالکان سینمای ملی آمریکا (NATO) برای سیستم مدیریتی سینماها ارائه شد و کلید سینماهای استاندارد دیجیتال زده شد. اولین فیلم کاملاً دیجیتالی با مشخصه‏ها DCI در سال 2005 ساخته شد و طبق استانداردهای آن به صورت تجاری، برای اولین بار در بیست سینمای دیجیتالی آمریکا ارائه شد. سپس در سال ۲۰۰۷ با عرضه سامانه‌های تصویربرداری و پخش با وضوح( 4k )وضوح افقی حدود ۴۰۰۰ پیکسل وضوح تصویردرسینمای دیجیتال ارتقای چشم‌گیری داشت (به طوری که اکنون دستگاه‌های پخش‌کننده(2 k)اغلب فقط برای تبلیغات ابتدای فیلم‌ها استفاده می‌شود). اکنون فرمت تصویری( 8k )با وضوح ( ۴۳۲۰ × ۸۱۹۲ پیکسل) نیز وجود دارد که17 برابر بیشتر از پیکسل‌های( 1080  p)است و حتی از Ultra HDTVو از نگاتیوهای ۷۰ میلیمتری IMAXنیز وضوح تصویری بیشتری دارد. در سال ۲۰۰۸ نیز برای اولین بار شرکت FotoKem نگاتیو 65 میلیمتری را با وضوح(8 K)به فیلم دیجیتال تبدیل کرد. در مورد آخرین فناوری‌های دوربین دیجیتال نیز باید به شرکت معتبر «دوربین‌های سینمای دیجیتال RED اشاره کرد. این شرکت دوربین‌های مجموعه  Red Oneرا تاکنون با حداکثر وضوح 4.5K عرضه کرده بود، اما در سال ۲۰۱۰ دوربین‌های مجموعه EPIC  خود را روانه بازار کرد که دارای وضوح( 5K)هستند و در برنامه آینده خود دوربین‌های 6K،  9Kو 28K را  نیز دارد.

میزان ضرورت و اهمیت وجود سینمای دیجیتال

با توجه به مزیت‌های مهمی که سینمای دیجیتال نسبت به سینمای سنتی دارد، جهت سهولت در تولید و پخش فیلم‌های سینمایی و تامین فیلم با کیفیت بالا، توسعه سینمای دیجیتال بسیار ضروری بنظر می‏رسد. با وجود اینکه پدیده دیجیتال در سینما از سوی برخی چندان با خوش‌بینی روبه‌رو نشده است اما این پدیده در دنیا چنان با پروسه فیلم‏سازی یا تماشای فیلم گره‌خورده است که حذف آن ناممکن به نظر می‌رسد. اینکه هنوز در کشور ما هیچگونه امکاناتی برای پخش فیلم‌های دیجیتال ایجاد نشده، ناراحت کننده است. به‌ویژه جشنواره‌های سالانه‌ی سینمای کشور، محل ظهور و نمود جدیدترین پدیده‌های سینمایی است و  اگر فیلم دیجیتال به جشنواره عرضه شود، شایسته و بایسته نیست که اجبار کنیم که آن را به 35 میلیمتری تبدیل نمایند.

نقاط قوت:

  فیلم‏های دیجیتال در مقابل کهنه شدن و از بین رفتن نسبت به آنالوگ بسیار مقاوم تر هستند.

  سینماهای دیجیتال احتیاج به مهارتهای کمتری برای پخش فیلم دارد. چون همه تجهیزات آن کامپیوتری است.

توزیع فیلم بین سالن‌های سینمای دیجیتال از طریق شبکه بسیار سریع‏تر، کم‏هزینه و آسان می‏باشد.

 تدوین سریع و رفع مشکلات آن بعد از اکران سریع‏تر می‏باشد.

نقاط ضعف:

 هزینه‏‌ی اولیه نصب و خرید تجهیزات سینمای دیجیتالی

 عدم رواج استانداردهای آن در بین همه عوامل صنعت سینما و عدم آموزش لازم در این عرصه

 اگر فیلمی با دوربین وضوح 4K تصویربرداری شده باشد، سینماهای پخش هم باید به پروژکتورهای 4K مجهز شوند.

نتیجه گیری

با وجود اینکه پدیده دیجیتال در سینما از سوی برخی چندان با خوش‌بینی روبه‌رو نشده، اما این پدیده امروزه چنان با پروسه فیلمسازی و تماشای فیلم گره‌خورده که حذف آن ناممکن به نظر می رسد. درست است که به‌رغم همه پیشرفت‌های تکنولوژیک در این زمینه هنوز فیلمی که به روش 35‌ میلی ‌متری ساخته می ‌شود، از هر نظر در سطح بالاتری از روش دیجیتال قرار دارد یا حتی تماشای فیلم در سینما با هیچ یک از انواع فیلم دیدن در  صفحه‌های عریض "ال‌سی ‌دی" ‌ها یا ویدئو پروجکشن‌ها برابری نمی ‌کند، اما در هر یک از این حوزه‌ها استفاده از تکنولوژی دیجیتال از امکاناتی برخوردار است که باعث می ‌شود، روزبه‌روز استقبال از آنها بیشتر شود. برای نمونه وقتی امکان تماشای بسیاری از فیلم‌های جدید و قدیم سینمای ایران و جهان به سادگی و با کیفیت تصویری بالا در خانه وقتی روی مبل لم داده‌ایم میسر است، بدیهی است که در این زمینه زحمت زیادی به خود نمی دهیم. کم شدن محسوس مخاطبان سینما تک‌ها به ویژه در ایران به‌روشنی مصداق چنین مسئله‌ای است؛ مخصوصا وقتی قرار است نسخه جرح، تعدیل شده و مخدوش این فیلم‌ها را تماشا کنیم. به همین دلیل است که این روزها دیگر خبری از نمایش‌های فیلمخانه‌ای یا برنامه‌های متداوم و منظم نمایش فیلم (به صورت پروجکشن) در چند مرکز دولتی نیست، هرچند که تماشای نسخه 35 میلی متری برخی فیلم‌ها برای عده ای از علاقه‌مندان سینما که طالب حس تماشای فیلم بر پرده بزرگ سینما هستند، هنوز جذابیت‌های خاص خود را دارد. با این وجود پدیده دیجیتال آنقدر تاثیرگذار بوده است که حتی تماشای فیلم که اساسا تجربه‌ای جمعی از یک متن در سالن تاریک سینما محسوب می ‌شود را تا اندازه زیادی دگرگون کرده است. تماشای فیلم به روش دیجیتال علاوه بر کیفیت بالا و امکان انتخاب فیلم، این ویژگی مهم را دارد که مخاطب می ‌تواند هر صحنه از فیلم را که خواست دوباره تماشا کند. دست‌اندرکاران سینمای ایران که برخی از آنها در ساخت فیلم‌های تلویزیونی مشارکت داشتند از شکل‌گیری این جریان و نقاط ضعف و قوتش غافل نماندند و در سینمای حرفه‌ای نیز از این شیوه استفاده کردند. هرچند با توجه به خصلت سینمای بدنه و روش‌های کاسبکارانه برخی از دست‌اندرکاران آن، فیلمسازی دیجیتال نیز در بسیاری از موارد به بدترین شکل خود استفاده شد، اما در این میان حرکت‌های درخور تحسین نیز قابل مشاهده بود. طبیعی بود که کاهش هزینه‌ها در تولید این نوع آثار به سرعت توجه طیف کاسبکار بدنه سینما را به خود جلب کند، به ویژه آنکه این طیف اصولا اهمیتی برای کیفیت آثار خود قائل نبوده و صرف اینکه هزینه تولید فیلم به اندازه‌ای کاهش پیدا کند که با یک فروش متوسط نیز فیلم سودآور محسوب شود، برای آنها کافی بود. به هر حال از جریانی که همیشه از هر پدیده به بدترین نحوه خود استفاده می ‌کند، این پیامد دور از انتظار نیست، بلکه دور از انتظار آن است که کاهش هزینه‌های فیلمبرداری دیجیتال در سینمای بدنه صرف بالا بردن سطح کیفی فیلم از جنبه‌های دیگری شود ،که متاسفانه در سینمای بدنه برای کسب سود بیشتر نادیده گرفته شده است. به همین دلیل نباید تعجب کنیم اگر در طول سال شاهد روی پرده رفتن فیلم‌هایی هستیم که سطح کیفی آنها نه‌تنها به لحاظ هنری بسیار نازل است، بلکه به لحاظ فنی نیز به مراتب پایین‌تر از گذشته است. مخصوصا وقتی می ‌توان فیلم‌هایی را که به روش دیجیتال فیلمبرداری شده‌اند، با تبدیل به کپی‌های 35 میلی‌متری روی پرده سینما فرستاد، سازندگان برخی از فیلم‌های تلویزیونی نیز وسوسه می ‌شوند که ساخته‌های خود را به شکلی دو منظوره، هم برای نمایش در تلویزیون و هم در سینما جلوی دوربین ببرند. آنچه باعث می ‌شود به آینده فیلمسازی دیجیتال امیدوار باشیم، ظهور جوانان خوش قریحه‌ای است که کاهش هزینه‌ها در سینمای دیجیتال عامل مهمی در به وجود آمدن امکان فیلمسازی برای آنها بوده است، فیلمسازانی که شاید اگر می ‌خواستند به روش 35 میلی ‌متری و با قواعد حاکم بر سینمای حرفه‌ای به فیلمسازی بپردازند، به این زودی ها امکان آن را پیدا نمی ‌کردند اما به دلیل حذف هزینه بالای استفاده از نگاتیو، جمع‌وجور شدن گروه تولید و امکان بالا بردن سرعت کار، توانسته‌اند نخستین تجربه‌های بلند سینمایی خود را جلوی دوربین ببرند، به گونه‌ای که حتی هزینه تولید برخی از این فیلم‌ها کمتر از هزینه دستمزد بازیگران شناخته شده یک فیلم در سینمای بدنه یا حتی کمتر از هزینه‌های لازم برای خرید نگاتیو یک فیلم 35 میلی متری بوده است .

 به هر حال هرچه می ‌گذرد، فیلمبرداری به شیوه دیجیتال از کیفیت بالاتری برخوردار می ‌شود و بیش از پیش به کیفیت تصویری حاصل از فیلمبرداری 35 میلی ‌متری نزدیک می شود. به همین تناسب در طول سال‌های گذشته نیز فیلمسازان صاحب‌نام و حرفه‌ای سینمای ایران نیز بیش از پیش به این شیوه فیلمبرداری اطمینان پیدا کرده و برای ساخت آثار خود از آن بهره برده‌اند. اما با این حال می ‌توان همچنان امیدوار بود که علاوه بر جوانان جویای نام و صاحب ذوق و قریحه، حرفه‌ای ‌ها نیز سربلند از آن بیرون بیایند. فیلمبرداری دیجیتال نیز همانند هر پدیده تازه‌ای که از راه می رسد، نقاط ضعف و قوت خود را دارد و به تناسب آن تاثیرات مثبت یا منفی را نیز در پی خود داشته است.  اگر‌چه هنوز آنگونه که باید و شاید از این شیوه در جهت مطلوب و سازنده برای سینمای ایران استفاده نشده است اما می ‌توان به همان تک‌جرقه‌ها که اشاره شد، دلخوش بود و به آینده این سینما امید بست.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد