قاب

صدا، نور،حرکت

قاب

صدا، نور،حرکت

کمپوزیسیون (composition)

کمپوزیسیون در لغت به معنای ترکیب و ترکیب بندی است. کمپوزیسیون به معنای چگونگی قرار گرفتن عناصر موجود در صحنه از جمله  شخصیت ها، دکور، اشیاء، نور و رنگ ها در کنار یکدیگر است. و به عبارت کلی، ترکیب کلی صحنه ای که قرار است فیلم برداری شود. پس می توان دریافت که تمام اجسام قابل رویتی که در زاویه دید انسان یا دوربین قرار می گیرند، دارای کمپوزیسیون هستند، اما شاید ترکیب بندی آنها خوب و مطلوب نباشد.

اهمیت کمپوزیسیون

هر نما، باید به صورت تکی و هم در کنار تصاویر و نماهای دیگر ترکیب بندی مناسبی داشته باشد. کمپوزیسیون بر شیوه درک بیننده از تصاویر، واکنش احساسی او نسبت به شخصیت ها و رخدادهای فیلم، و در نهایت عدم رضایت یا رضایتش از فیلم تاثیر خاص و ناخودآگاهی دارد. در واقع کمپوزیسیون مطلوب به تماشاگر کمک می کند تا چشمانش از دیدن فیلم لذت برده و جاذبه های بصری فیلم  بیشتر و مطلوب تر شود. ترکیب بندی هر قاب باید همچون اثر نقاشی در قالب شکل ها، خطوط، رنگ ها، بافت نور، توازن و هماهنگی ارزیابی شود. ترکیب بندی مطلوب می تواند بر دو بعدی بودن غلبه و به تصویر عمق بدهد و مهمتر از همه، توجه بیننده را به عملکردهای پس زمینه، میان زمینه و پیش زمینه جلب کند. کمپوزیسیون مطلوب، عناصر درون قاب را به تماشاگر گوشزد کرده و همچنین به تشدید بار احساسی نما کمک می کند.

کمپوزیسیون مطلوب

در واقع نمی توان کمپوزیسیون خوب و مطلوب را تشریح کرد، اما توجه به برخی نکات تا حد ممکن از کمپوزیسیون نا مطلوب جلوگیری می کند:

- باید از قرینه سازی در تصویر اجتناب نمود،مگر در مواردی که فیلم ساز به عمد و برای منظور خاصی قصد استفاده از آن را داشته باشد. برای پرهیز از قرینه سازی، نباید دوربین در مکانی قرار گیرد که تصاویر طرفین دوربین، قرینه یکدیگر شوند. برای مثال در یک خیابان نباید   دوربین در وسط قرار گرفته و زاویه دید آن مستقیم به سوی ابتدا یا انتهای خیابان باشد، زیرا چراغ های برق در اطراف خیابان یا درخت های موجود در دو راستای خیابان نسبت به دوربین حالت قرینه پیدا می کنند و این حالت در ترکیب بندی، نامطلوب است. در مواردی که امکان جابجایی عناصر صحنه وجود ندارد، باید مکان و زاویه دوربین را تغییر داد. در این حالت معمولا دوربین را به یکی از طرفین صحنه برده و زاویه آن را طوری تنظیم می کنند که کل صحنه را تحت پوشش قرار دهند. اما چرا قرینه سازی نامطلوب است؟ تصاویری که دارای قرینه هستند، چشم ما را اذیت می کنند، به ویژه اگر در طرفین تصویر حرکتی قرینه وار نیز انجام شود. تداوم و تکرار این قرینه ها، در بیننده حس سرگیجه و خستگی ایجاد می کنند. همان طور که گفته شد، گاه فیلم ساز برای القاء مفهومی خاص و به عمد از قرینه سازی استفاده می کنند، برای مثال در فیلم برداری از صحنه رژه رفتن سربازان، از قرینه سازی استفاده می شود تا به این وسیله بر قدرت آنها بیشتر تاکید شود و بیننده به دلیل قرینگی، دچارحس ترس و آسیب پذیری از ناحیه آنها شود.    

- جز در موارد خاص نباید عناصری که دارای رنگ های یکسان هستند، در گوشه ای از کادر انباشته شوند، زیرا این انباشتگی رنگ،چشم را اذیت می کند. از سوی دیگر پراکندگی رنگ ها در صحنه، جلوه آنها را بیشتر کرده و بر شادابی صحنه می افزاید. البته گاه فیلم سازها برای تاکید برعنصری خاص، در نقطه ای از تصویر، تجمع رنگ ایجاد می کنند، که این مسئله در مورد رنگ غالب در صحنه صادق نیست،  بلکه فقط در مورد انباشتگی رنگ در یک نقطه است.

فیلم ساز نباید از ترکیب بندی نماها غافل شده و با یک کمپوزیسیون نا مطلوب فیلمش را از نظر بصری تنزل دهد.  

                                                                    منبع: دانشنامه رشد   

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد