قاب

صدا، نور،حرکت

قاب

صدا، نور،حرکت

تدوین و تدوین گر

تدوین ، آخرین مرحله تولید فیلم است که در آن فیلم، شکل نهایی خود را پیدا می کند. این مرحله شامل : گزینش نماها و اندازه آنها، ردیف کردن نماها، صحنه ها و سکانس ها پشت سر هم، مخلوط کردن تمام صداها و تعیین میزان بلندی آنها و در نهایت در هم آمیختن و همگام با کردن صدای نهایی با تصویراست. این کارها به وسیله ، استفاده از فیلم نامه دکوپاژ شده ،قوانین و اصول فیلم سازی و ذوق هنری وخلاقیت تدوین گر ، انجام می شود. به این مرحله، مونتاژ و ادیت هم گفته می شود.

اهمیت تدوین :

با تدوین می توان روایتی را به صورت مداوم و سیال بیان کرد. تدوین زمان و مکان را فشرده میکند، عناصر متفاوت و پراکنده را مورد تاکید قرار می دهد و کنار هم می گذارد و آنها را چنان مرتب می کند که الگوها معنایی خاصی ایجاد کنند. تدوین در ضمن، به نوعی واکنش تماشاگران را، شکل می دهد. برای مثال : ارائه یک رشته نماهای کوتاه که به سرعت به یکدیگر برش می خورند، می تواند حس هیجان، حادثه و انتظار رادر تماشاگر ایجاد کند، در حالی که نماهای طولانی آرامش بخش هستند، بر عنصر دراماتیک صحنه تاکید دارند و تماشاگر را با شخصیت ها فیلم بیشتر درگیر می کنند. شیوه تلفیق صدا و تصویر هم، تاثیر بسیار مهمی برتماشاگر دارد. برای مثال قابل شنیدن بودن یا نبودن گفت و گوها، ارائه موسیقی در لحظه ای خاص از فیلم، بالا و پایین شدن حجم صدا ها ،به گوش رسیدن صدای محیط وهمه و همه معنای خاصی می آفرینند و احساسات تماشاگر را به سمتی هدایت می کنند .   

تدوین گر که گاه به او برشکار هم گفته می شود، معمولادر شکست یا موفقیت فیلم، نقشی اساسی به عهده دارد  تدوین گر است که با گزینش، شکل دهی و مرتب کردن نماها و با مرتب کردن و در هم آمیختن صدا ها و همگاه کردن آن با تصویر، در تکوین ، ضرباهنگ، شکل وصورت فیلم و در تاکید و تاثیر نماهای مختلف، اثر بارزی بر جا می گذارد. استقلال و سهم خاص تدوین گر درتدوین ، بسته به میزان کنترلی که فیلم ساز بر محصول نهایی اعمال می کند، متفاوت است.  امروزه فیلم سازان سعی می کنند، روابط نزدیکی با تدوین گران داشته باشند. برخی از فیلم سازان از قبل، طرح تدوین فیلمشان را می ریزند و در مرحله فیلم برداری، تا حد زیادی کار تدوین را خودشان انجام می دهند، به این معنی که در هر نما، نوع نما را کاملا مشخص می کنند و نماهای مختلف با زوایا و فاصله های مختلف دوربین ازسوژه نمی گیرند، که لازم باشد از بین آنها نمایی را انتخاب کرد و..... به این ترتیب فیلم سازان تعداد انتخاب ها را کاهش می دهند، تا شکل نهایی فیلم همان باشد که خودشان در ذهن دارند. معمولا تدوین از همان مرحله فیلم برداری آغاز می شود، به این ترتیب که تدوین گر، فیلم هایی را که هر روز گرفته می شود، ( راش ها )، در اختیار می گیرد و با مشورت کارگردان، آن تکه فیلم ها را سر هم می کند. وقتی فیلم برداری به پایان رسید، تدوین گر فیلمی در دست دارد که تنها روند رویدادهای فیلم را تعقیب می کند. تدوین گر کار تدوین را با این فیلم آغاز می کند. او با نظر کارگردان، بهترین برداشت ها را انتخاب می کند و الگوی صدای فیلم را با تصویر همگاه می کند. این نسخه از فیلم که اولین نسخه تدوین شده فیلم، برای رسیدن به شکل نهایی آن است، اصطلاحا راف کات نامیده می شود. تدوین گر بعد از مشورت با فیلم ساز، نسخه تدوین اولیه را اصلاح و ویرایش می کند، جلوه های اپتیک برای انتقال نماها را به آن اضافه می کند، جلوه های ویژه را نیز به فیلم می افزاید و در نهایت نسخه نهایی را که در آن نماها، طول آنها وترتیب قرار گیریشان به دقت مشخص شده و صدا نیز به خوبی با تصویر همگاه شده است را، ارائه می دهد. تدوین گر بر کار مسئول مخلوط کردن صداها ، نظارت می کند. صدای فیلم شامل گفت وگوها، موسیقی طبیعی، جلوه های صوتی و موسیقی متن است .

تدوین بیشتر بر تجربه استوار است و قواعدی وجود دارد که از نظر منطقی باید رعایت گردد و منطق آن بر عهده تدوین گر است . حتی نیرومندترین زاویه بندی ها در فیلمبرداری هم نمی توانند به خوبی و بطور کامل اهمیت و تاثیر یک شی،یک شخصی یا یک پدیده را نشان دهد و این امر تنها در مرحله آخر آفرینش یک فیلم، یعنی تدوین میسر می شود که در موفقیت یا شکست یک اثر نقش موثری ایفا می کند .

ویژگیهای تدوین

-  رفع اشتباهات حین فیلمبرداری

-  ایجاد ریتم مورد نیاز در چیدن نماها

-  برتری بخشیدن به یک بخش از نماها نسبت به نماهای دیگر

-  ایجاد پیوند ارگانیک هر نما با نمای قبل و بعد از خود

-  ایجاد خط سیر مشخص در کل داستان فیلم

-  ایجاد تداوم بین حرکات در فیلم

- برطرف نمودن نقاط ضغف در صدا

- برقراری ارتباط تصویری و موسیقی

-  و ..............

اصول تکنیکی تدوین

کات : برش مستقیم بوده و ساده ترین نوع انتقال تصویر است، عملکردی پویا دارد و بلافاصله دو نما را به هم ارتباط می دهد.

دیزالو : به این شیوه اصطلاحا برش اپتیکی می گویند. دیزالو یک افکت غیر برشی است که در آن نمای اول در دوم  گدازش می شود . این عمل یک تجربه ذهنی است و در زندگی واقعی روی نمی دهد، از این رو برای تجسم حالتهای ذهنی به کار میرود .

فید این : معمولا برای تاکید بر شروع صحنه به کار میرود و در آن نما از سیاهی به تدریج روشن و آشکار می شود .

فید اوت : معمولا برای اهمیت دادن به پایان صحنه به کار میرود. نما با نور طبیعی آغاز شده و سپس نور به تدریج کاهش می یابد تا اینکه به سیاهی میرسد. از این عمل برای نشان دادن گذر زمان هم استفاده می شود .

نظرات 2 + ارسال نظر
ahmad 2 تیر 1391 ساعت 19:32

salam ostad besiyar ziba o resa neveshtin khasteh nabashi

سلام .... ممنونم از بذل محبتتون ....فعلا در ابتدای راهیم ...

مریم 11 تیر 1391 ساعت 10:42

بسیار عالی. مطالبش را بیشتر کنید. دوست دارم.

سلام و سپاس ..... چشم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد